بيمارى هاى شغلى ريه
بيمارى هاى تنفسى مربوط به شغل ميتواند در تمام اعضاى سيستم تنفسى ايجاد شود.در قسمت فوقانى ميتواند ايجاد رينيت،الرنژيت،در قسمت ميانى باعث Tracheitis،Bronchitis، Bronchilitis و در قسمت تحتانى باعث ايجاد interstitial disease شود.
بيمارى هاى شغلى مى تواند باعث ايجاد آسم،COPD و سرطان نيز شوند.
در واقع مجموعه بيمارى هاى ريوى كه تا كنون آموخته ايم،ميتوانند به وسيله ى شغل ايجاد شوند و در واقع يكى از عوامل بروز تعداد بسيار زيادى بيمارى ريوى است.
اما يكسرى بيمارى ريوى داريم كه تنها علت بروز آنها شغل بيمار مى باشد.
در واقع هر بار كه اسم اين بيمارى ها را بشنويم، شغل بيمار ذهن ما را مشغول مى كند.
نام اين دسته بيمارى ها پنوموكونيوزيز )Pneumoconiosis( مى باشد.
پس تعريف پنوموكونيوز چى شد؟
در زبان يوناى Konis به معناى Dust، particle مى باشد،پس پنوموكونيوز به معنى بيمارى هاى ريوى ناشى از استنشاق غبار و (particleكه معموال در محيط كار با آن مواجه مى شويم( مى باشد.
تشخيص بيمارى هاى شغلى:
1-مهم ترين روش تشخيص يك شرح حال كامل و عالى است.
2-معاينات فيزيكى
3 و 4- yar-X tsehC و : )pft(pulmonary function test
دو ابزار هستند كه انجمن جهانى كار براى تقسيم بيمارى هاى ريوى ناشى از كار استفاده مى كنند.در گرافي سينه با استفاده از نوع انفلتراسيون ها و اندازه ضايعاتى كه در عكس وجود دارد بيمارى ها تقسيم بندى مى شوند.
در اين تقسيم بندى ها با توجه به شدت بيمارى به بيمار ها grade داده مى شوند.
با استفاده از pft مى توان حجم هاى ريوى، )diffuse capacity of the lungs for CO(DLco ضخامت membrane of alveolar capilaryو ميزان خون رسانى را اندازه گرفت.
بيمارى ريوى در نتيجه استنشاق موارد زير ميتواند ايجاد گردد:
1-گاز ها:So2، chorine، formaldehyde،Ozone، No2 و Amonia
2-بخارات
3-دود
4-رطوبت
5: )dust & fibers(Particles – باعث ايجاد پنوموكونيوزيز مى شوند.
dustها به دو دست تقسيم مى شوند:
Organic dust Inorganic dust
Cotton dust,grain dust Asbestosis,silis dust
Asthma,Chronic Massive progressive fibrous
bronchitis,Byssinosis diease reaction
پس كارگران حمل كننده آرد و كارگران مشغول در صنعت پنبه و پارچه كه با كتان در ارتباط اند ريسك بااليى براى ابتال به نوع خاصى از آسم به نام byssinosis دارند.
چگونگى اثر گذارى گاز ها روى سيستم تنفسى:
اينكه گاز بر كدام قسمت دستگاه تنفسى اثر بگذارند بستگى به Soluble بودن گاز دارد)يعنى قابليت انحالل گاز در آب( اگر قابليت soluble بودن گاز باال باشد در رطوبت سيستم تنفسي فوقاني حل شده و اثر خود را بر همان قسمت فوقاني ميگذارند.
اگر قابليت انحالل گاز متوسط باشد >= در قسمت ميانى دستگاه تنفسى اگر قابليت انحالل گاز ضعيف باشد >= در قسمت تحتانى دستگاه گوارش از جمله گازهاى مهم كه تاثير زيادى روى سيستم تنفسى فوقانى و همچنين مخاط چشم،بينى و اوروفارنكس ميگذارند Amoniaو Formaldehyde مى باشند كه در اكثر صنايعى كه با تخمير سروكار دارند وجود دارند.اساليد زير مهم است،مطالعه شود:

نيتروژن دى اكسيد معروف به !!!Silu filler’s gas اين گاز باعث ايجاد silu filler diseaseمى شود.كارگران پر كننده ى سيلوى گندم بيشتر در معرض مواجهه با نيتروژن هستند و مبتال به اثرات اين گاز مى شوند.حاال چجوري؟
وقتى كارگران سيلو را پر مى كنند و گندم را روى هم انباشته مى كنند،يك فسادى در گندم اتفاق مى افتد!!! و اين فساد منجر به توليد گازد No2مى شود و وقتى كارگر اين گندم ها را جا به جا مى كنند باعث پخش شدن No2 مى شوند و اون كارگر بيچاره دچار ادم آلوئول و ديسترس تنفسى و سرفه و تنگى نفس مى شود.اثر گذارى اين گاز irritant طيف وسيعى دارد.گاه مى تواند فقط منجر به يك سوزش چشم ساده و گاه منجر به ادم حاد ريه مى شود.
Chlorine :
هنگامى كه جوهر نمك و وايتكس باهم مخلوط شوند اين گاز توليد مى شود و منجر به سرفه و خلط مى شود.در واقع هم سيستم تنفسي فوقانى درگير مى شود هم راه هاى هوايى بزرگ و باعث ايجاد Tracheobronchitisو به طبع اينكه اين گاز vesicant مى باشد،باعث ايجاد تاول در راه هاى هوايى مى شود كه التهاب و تاول خيلى دير خوب مى شوند.اين اتفاق بيشتر در افرادى كه نظافت مى كنند ديده مى شود.
*Dust particle pnuomoconiosis :
در هوا يكسرى ذرات بسيار كوچك آالينده وجود دارد كه به آنها perticulate matter يا همون PM گفته مى شود كه اين ها بر اساس سايزشان در قسمت هاى متنوعى از سيستم تنفسى اثر مى گذارند. اساليد را مطالعه بفرماييد:

توضيح اساليد:
ضخامت يك تار مو 55 ميكرومتر و سايز يك دانه شن 05 ميكرومتر است.
*ذرات كمتر از 5 ميكرومتر وارد آلوئول مى شوند،پس هر چه سايز كوچكتر نفوذ به عمق بيشتر.
*ماسك ها جلوى اثر آلودگى هوا را نمى گيرند،چون اين ذرات اكثرا كوچك تر از 15 ميكرومتر اند و حتى ماسك هاى N95هم نمى توانند ذرات كوچك تر از 15 ميكرومتر را فيلتر كنند.
بيمارى هاى پارانشيم ريه :
واسه بار هزارم تعريف پنوموكونيوز را مرور ميكنيم : بيمارى هاى شغلى ناشى از استنشاق غبار و فيبر اگر اين ذرات غبار ، غبار كربن باشد، بيمارى حاصل anthracosis نام دارد.در اساليد زير نام غبار ها و بيمارى هاى حاصل آورده شده است كه در بين آن ها بيمارى قلع و روى جزو پنوموكونيوز هاى ماژور محسوب نمى شوند.

طبقه بندى پنوموكونيوزيز:
1-پنوموكونيوزيز هاى ماژور
2-پنوموكونيوزيز هاى مينور
3-پنوموكونيوزيز هاى خوش خيم
در واقع همه ى پنوموكونيوز ها باعث آسيب و درگيرى پارانشيم ريه نمى شوند.كه اين دسته پنوموكونيوزيز خوش خيم نام دارد.در واقع باعث بيمارى يا انسداد نمي شود.


مثالهايي از پنوموكونيوز خوش خيم
? آهن ? سيدروزيس )شايعترين(
? قلع ? استانوزيس
? كلسيم ? كلسينوزيس
? عالمت وجود آنها دانسيته هاي گرد كوچك در گرافي قفسه سينه است )ناشي از تجمع اين گردو غبار در اطراف عروق(
? بعد از قطع مواجهه اين رسوبات ممكن است ناپديد شوند.
? باريم، آنتيموان، كرومات، سريوم، تيتانيوم
پنومو كونيوز مينور
باعث ايجاد فيروز جزئى در ريه مى شود،بدون تداخل در ساهتار يا قسمت هاى عملكردى ريه kaolin :clay، mica، feldspar كه kaolin در صنايع چينى استفاده مى شوند. به پنوموكونيوز هاى ماژور و مينور پنوموكونيوزيس فيبروتيك گفته مى شود.
مطالب اساليد:
? ايجاد فيبروز جزيي بدون تداخل در ساختار يا تستهاي عملكردي ريه
? Clay
? Kaolin
? Mica
? Feldspar
? پنوموكونيوزهاي ماژور و مينور، پنوموكونيوزهاي فيبروتيك ناميده ميشوند.
? پنوموكونيوز ماژور
مبحث اصلي در پنوموکوميوز ها همين پنوموکونيوز هاي ماژور است که از مهمترين آن ها آزبستوز است.

*نام ديگر آزبست سفيد،پنبه ى نسوز )پنبه ى كوهى(مى باشد كه بيشترين صحبت ما راجع به همين آزبست سفيد است كه الياف سفيد و تيزى دارد و ممكن است حتى در دست فرو رود.
خاصيت اصلى آزبست عايق بودن آن است كه تحت عنوان پشم شيشه براى عايق بندى لوله ها استفاده مى شود.در ديوارها نيز براى صرفه جويى در انرژى و از دست رفتن حرارت هم از آزبست استفاده مى شده است.ديگر خاصيت مهم آزبست اصطكاک زياد آن است،به همين علت در لنت ترمز از پنبه كوهى استفاده ميشده.
روش هاى مواجهه با آزبست
1-مستقيم direct
2-مواجهه تماشاچى bystander :افرادى كه از مراحل حمل،توليد يا تخريب آزبست فقط عبور كردند.
3-مواجه ي غير مستقيم ) :)indirectبراي مثال همسر كارگرانى كه در صنايع آزبست كار مى كنند لباس او را مى شويد و با غبار آزبست تماس پيدا مى كند،اساليد زير هم بسيار مهم است.ا

*آزبست وقتى استخراج مى شود به طور خالص نيست.يعنى در يك سنگ معدنى بدست آمده ممكن است فقط مقدارى آزبست وجود داشته باشد كه روى آن را مقدارى اكسيد پوشيده باشد،پس آزبست حالت فعال ندارد.اما اگر شكسته شوند قسمت هايى از الياف كه درون سنگ هستند ظاهر مى شوند كه حالت فعال دارند و مى توانند آسيب بيشترى ايجاد كنند.
*علت اينكه هر چقدر آزبست كوچكتر باشد بيماريزايى بيشتر است،چيست؟
به علت اندازه ى كوچك قادرند تا انتهاى سيستم تنفسى بروند و آسيب ايجاد كنند.

شايع ترين اختاللى كه در فردى كه با آزبست تماس دارد ايجاد مى شود،پالک هاى پلورال است.اين پالک ها ناشى از آزبست گير افتاده در پلور است.
بدين صورت كه اين الياف توسط لنف جمع آورى شده بودند و در حال گذراز ريه بودند كه در پلور احشايى يا جدارى گير كرده اند و رسوب كرده اند.در داخل اين رسوب ها كلسيم نفوذ مى كند و بصورت پالک هاى كلسيفيه ديده مى شوند.نكته اى كه وجود دارد اين است كه اين پالک ها معموال اختاللى در كار ريه ايجاد نمى كنند و عالئمى ندارد،همچنين غالبا بصورت دو طرفه اند.

پنوموكونيوز ناشى از آزبست،آزبستوز نيز ناميده مى شود كه معموال قسمت تحتانى ريه را درگير مى كند كه به علت سايز كوچك آزبست اين اتفاق مى افتد.
باعث يك ILD مى شود كه در نهايت باعث فيبروز پارانشيم ريه مى شوند كه اين فيبروز منتشر و عمدتا در قسمت تحتانى ريه است.

به عبارت ديگر حجم ريه بيمار كاهش مى يابد و هوا كه وارد ريه مى شود را به سرعت خارج مى كند و در pftنماى تحديدى ايجاد مى كند و نسبت FEV1 به FVC افزايش،همچنين FVC، TLCو RV كاهش پيدا كرده است.
شروع عالئم آزبستوز ابتدا در هنگام فعاليت بيمار ايجاد مى شود.
پلورال افيوژنى كه همراه با آزبستوز ديده مى شود حتى اگر خونى باشد مى تواند خوش خيم باشد و حتى گاهى خود به خود جذب مى شود.
در راديوگرافى : Reticular pattern در قسمت تحتانى ريه ايجاد مى شود.

آزبست باعث دو نوع بدخيمي مى شود:
1lung cancer -و مزوتليوما )سرطان پرده جنب و صفاق(
2-در قسمت هاى ديگر بدن مانند كليه و دستگاه گوارش نيز باعث ايجاد بدخيمى مى شود.
مزوتليوم بدخيم:
بدخيمى مربوط به پرده ى جنب است،فرآيند آن به اين صورت است كه سلول هاى مزوتليومى كه در اليه ى داخلى پلور هستند،در مواجهه با آزبست آزرده مى شوند و مى توانند تبديل به مزوتليماى بدخيم شوند و معموال بيست سال پس از شروع مواجهه با آزبست بيمارى خود را نشان مى دهد.
به همين دليل اكنون در آمريكا كه مدت هاست استفاده از آزبست بسيار كم شده است ،افرادى كه در سال هاى دور با آزبست برخورد داشته اند،اكنون مزوتليما را نشان مى دهند. تشخيص آزبستوز:
با CT-Scan مى توان زودتر از هر روش ديگرى به نتيجه رسيد.
در سى تى اسكن يكشرى خطوط منحنى به موازات پلور در interstitionمشاهده مى شود،اما سى تى روش گران قيمتى است و براى screeningكاربرد ندارد.
روش استاندارد ارزيابى بيمار هاى غير بدخيم آزبست،عكس قفسه سينه يا Chest X-Rayاست.
اسپيرومترى
زودرس ترين تغيير در تست هاى تنفسى،كاهش DLcoمى باشد.

بهترين روش مقابله با آزبستوزيس،پيشگيرى از برخورد با آن است،زيرا ILDناشى از آن برگشت ناپذير است و مزوتليما هم survival كمى دارد و درمان موفقى برايش نداريم.
سيليكوز
فراوان ترين ماده معدنى در پوسته ى زمين سيليس يا SiO2مى باشد و افرادى كه در برش زنى هاى سنگ،حفر تونل، sand blasting فعاليت دارند،در خطر مواجهه با اين ماده هستند.
Sand blasting : ذرات ريز شن با فشار هوا از يك لوله به سطوح مورد نظر پرتاب مى شود و باعث براق شدن سطح مى شود.
سيليكوزيس 3 دسته بيمارى ايجاد مى كند:
Acute Silicosis – Chronic Silicosis – Accelerated Silicosis اگر فرد با درصد بسيار باالى غبار سيليس در محيط بسته تماس داشته باشد،مبتال به سيليكوزيس حاد مى شود كه اين بيمارى در عرض شش ماه الى 2-3 سال باعث نارسايى تنفسى و فوت بيمار مى شود.
درمان شناخته شده اى ندارد اما يكى از راه ها whole lung lavage است.اين روش بدين صورت است كه مايع بسيار زيادى را وارد ريه مى كنند و ذرات سيليس را بيرون مى كشند. سوالى كه مطرح است اين است كه سيليس چگونه به ريه آسيب مى رساند؟
وقتى سيليس وارد ريه مى شود توسط ماكروفاژ ها بلعيده مى شود.اين ماكروفاژها بعلت بلع تعداد زيادى سيليس ديگر قابليت فعاليت ندارند و درون آلوئول ها تجمع مى كنند واكسيژن گيرى را مختل مى كنند. در نماى گرافى ها حالتى دارند كه Crazy Paving نام دارد و بدين صورت است كه داخل آلوئول ها پر شده است و سپتوم بين آلوئول ها ضخيم مى شود>=در سيليكوز حاد اين حالت ايجاد مى شود.
سيليكوز برعكس آزبست كه در نواحى تحتانى ديه باعث فيبروز ميشد،در نواحى فوقانى ريه باعث آسيب مى شود.
و در گرافى ها هم بيشتر به صورت ندول ديده مى شود تا فيبروز بينابينى،باعث ايجاد كلسيفيكاسيون غدد لنفاوى ناف ريه مي شود كه به آن egg shell calcification گفته مى شود)بعلت شكل ظاهرى آن اين نامگذارى را كردند(
سيليكوز مزمن حدود بيست سال پس از مواجهه با سيليس ايجاد مى شود و بعد از اينكه ايجاد شد مى تواند پيشرفت كند.يعنى ندول ها بهم به پيوندند و ندول هاى بزرگى حتى به قطر 15cm ايجاد كنند،به اين فرآيند progressive massive fibrosis يا P.M.F گفته مى شود.در اين مرحله بيماري عالمت دار است،اما ممكن است افرادى عالئم خيلى كمى نشان دهند.حال اگر سيليكوز قبل از سى سال پس از مواجهه ايجاد شود به آن سيليكوز ساده گفته مى شودو شامل ندول هاى ساده ى كوچك تر از 1cm در قسمت فوقانى مى باشد و بيمار عالئمى ندارد.

در اين بيمارى هم مثل آزبستوز تنگى نفس هنگام فعاليت اولين عالمتى است كه بروز مى كند.
مسئله مهمى كه در سيليكوز وجود دارد اين است كه به علت آسيبى كه سيليس ايجاد مى كند،هم بيمار را مستعد سل مى كند و هم درمان سل را دچار اشكال مى كند .درمان سل در افراد عادى 6 ماه ادامه مى يابد اما در افراد سيليكوز 8 ماه PPD بايد بصورت ساليانه انجام شود تا قبل ازينكه TB فعال شود،تشخيص داده شود.اگر PPDباالى 15mm باشد احتياج به درمان Latent tuberclosis يا توبركلوزيس مخفى داريم.)در افراد سيلكوزيس،ديابت،آنمى sickle cell بايد باالى 15 mmباشد،در افراد عادى بايد باالى 15 mmباشد تا درمان كنيم)
اگر بيمار سيليكوزيسى ديد كه يك تغيير در بيمارى اش ايجاد شده مثل تب،تعريق شبانه،كاهش وزن)خالصه هر چى كه حالشو بدتر كند!( سل را درنظر بگيريد و از ريه بيمار عكس بگيريد.اگر حفره ديده شود قويا بايد به سل شك كرد،نمونه خلط هم شده به زووور از بيمار بگيريد!!!
حتى اگر شد برونكوسكوپى اش كنيد،باالخره خلط ريه رو يجورى گير بياريد تا آزمايش كنيد مطمئن شيد سل داره يا نه!نماى اسپيرومترى در سيليكوزيس تحديدى است اما نماى mix هم ميتواند نشان دهد،يعنى هم obstructive هم !restrictive

سيليكوز تسريع شده يا :accelerated silicosis
نه مثل سيليكوزيس حاد تا 3 سال و نه مثل مزمن بيشتر از 25 سال باعث مرگ بيمار نميشه!اين ها يه چيزى بين اين دوتا هستند، يعنى چيزى حدود 5 الى 15 سال بعد از مواجهه عالئم شروع مى شود و عالئمشون به سرعت پيشرفت مى كند،خيلى سريع تر از سيليكوز ساده

درمان: درمان ندارد، conservativeبايد انجام بدهيم.

پنوموكونيوز كارگران زغال سنگ يا coal worker’s pneumoconiosis يا :CWP
شناخته شده ترين پنوموكونيوزى است كه در جوامع غربى ديده مى شود.
يك بيمارى فيبروتيك پارانشيم ريه است.پروسه بيمارى به اينگونه است كه ذرات زغال سنگ وارد شده به ريه توسط ماكروفاژ ها بلعيده مى شود و به صورت ماكول هايى در مى آيند)كتاب نوشته ندول اما استاد مى فرمايند ماكول،به هر حال رفرنس كتابه!( كه قطر آن ها كمتر از 1 cmاست.هنگامى كه بيمارى پيشرفت مى كند اين ندول ها هم بزرگتر مى شوند.اگر اين ندول ها را برش دهيم و زير ميكروسكوپ ببينيم ،مركز اين ندول ها زغال سنگ است و اطرافش فيبروز پوست پيازى داريم.كه اين hall mark Onion Skin پاتولوژيك CMW مى باشد.

علائم آن مشابه پنوموكونيوز هاى ديگر است

امروزه تعداد اين بيماران كم شده است،بعلت اينكه كارگر زغال سنگ كم شده است. در ايران هم در تعدادى از كارگران زغال سنگ لوشان اين بيمارى ديده شده است. خداروشكر پنوموكونيوزيز اينجا تمام شد!
حال ميريم سراغ آسم ناشى از شغل:
همانطور كه ميدونيد آسم يك بيمارى التهاب راه هاى هوايى است و منجر به انسداد برگشت پذير مى شود.
مطالب اساليد:
? آسم، بيماري مجاري هوايي است. علت آن ايجاد واكنش بيش از حد مجاري هوايي نسبت به محركهاي متعدد است.
? آسم يك بيماري حمله اي است
? عالئم آن تنگي نفس، سرفه و ويز است.
? اكثر حمالت كوتاه مدت است و حدود چند دقيقه تا چند ساعت طول ميكشد. بعد از پايان حمله بيمار طبيعي است.
? سه مشخصه ذاتي: انسداد قابل برگشت در مجاري هوايي، التهاب مجاري هوايي، افزايش پاسخدهي مجاري هوايي به تحريكات
2 نوع آسم تنفسى داريم:
1-آسم ايجاد شده در محيط كار))induced مى توانند غرامت بگيرند 2-آسم تشديد شده در محيط كار )aggrevated( نمى توانند غرامت بگيرند يك دسته بندى ديگر هم براى آسم شغلى داريم: 1-آسم آلرژيك. 2-آسم غير آلرژيك
مطالب اساليد:
? آسم آلرژيك )ناشي از مواد حساس كننده(:
-6 تركيبات با وزن ملكولي باال: پروتئينها، پلي ساكاريدها و پپتيدها )آتوپيك(
-2 تركيبات با وزن ملكولي پايين: نمكهاي پالتين، فتاليك انهيدريد، تري مليتيك و تتراكلروفتاليك انهيدريد، ايزوسياناتها و اسيد پليكاتيك
? آسم غيرآلرژيك )ناشي از مواد محرک(:
آسم آلرژيك توسط دو نوع تركيب يكى با وزن مولكولى باال و يكى با وزن مولكولى پايين ايجاد مى شود كه اين 2 نوع آسم تطاهرات بالينى متفاوتى از هم ايجاد مى كنند.
از مهم ترين ترميبات با وزن مولكولى پايين ايزوسياتات ها هستند كه در صنايع چسب سازى،يخچال سازى و… بكار مى روند.
مطالب اساليد:
? آسم الرژيك :
? در تعداد كمي از افراد ايجاد ميشود
? سيستم ايمني نسبت به يك آلرژن واكنش ميدهد
? شامل: مواد با وزن ملكولي باال، پروتئين حيواني و گياهي
مواد با وزن ملكولي پايين، آنتي بيوتيك و فلزات
? ملكولهاي سبك: شروع عالئم تاخيري 4تا 8 ساعته
? ملكولهاي سنگين: شروع عالئم فوري 5.9( ساعت(، تاخيري 4( تا 8 ساعت( و يا دوگانه
*در آسم آلرژيك با وزن مولكولى سبك شروع عالئم تأخيرى است،يعنى 6 تا 8 ساعت بعد از مواجهه عالئم تنگى نفس،سرفه، خس خس در مريض ايجاد مى شود و اگر اسپيرومترى كنيم بيشتر از 25? افت در FEV1 دارند.اگر با مولكول هاى سنگين مثل آرد مواجهه يابند،شروع عالئم آن يا فورى يا تاخيرى يا هر دو Dual است.
مطالب اساليد:
? عوامل با وزن ملكولي باال:
– آنتي ژن حيواني )ترشحات، زوائد پوستي و سرم(
– آنتي ژن گياهي )آرد، غالت، دانه قهوه، غبار چوب(
– آنزيمها )آلفا آميالز در نانوايي، پاپائين در صنايع غدايي، آلكاالز در داروسازي(
? عوامل با وزن ملكولي پايين:
– اسپري رنگ شامل ايزوسياناتها
– غبار چوب
– اسيد انهيدريد
– عوامل ضد عفوني كننده )فرمالدييد، گلوتارآلدييد(
– روكش كلوفوني )در سيمهاي لحيم(
آسم ناشى از مواد محرک :
در فردى كه در كوتاه مدت در تماس شديد )يعنى مقدار زيادى مواد محرک( قرار بگيرد اين آسم ايجاد مى شود.اگر آن ها را اسپيرومترى كنيم نماى انسدادى برگشت پذير ايجاد مى كنند.در واقع دچار Reactive Airway Dysfunction Syndromeمى شوند)آسم واقعى نيست(عالئم بعضا سه ماه طول مى كشد و بعضا تا آخر عمر ادامه مى يابد. مطالب اساليد:
? نيازي به دوره نهفته وجود ندارد
? در اثر مواجهه با مقادير زياد گرد و غبار، فيوم و ميستهاي محرک ايجاد ميشود.
? تماس شديد و كوتاه مدت
? Reactive Airway Dysfunction Syndrome
? عالئمي نظير سرفه، ويزينگ و تنگي نفس به دنبال تماس ناگهاني ايجاد ميشود.
? حداقل 3 ماه طول مي كشد.
? سابقه قبلي آسم ندارند.
عوامل آسم تحريكي
? اسيدها، كلر، هيپوكلريت
? استيك اسيد
? ايزوسياناتها
? گازهاي حاصل از آتش سوزيها
? اكسيد كلسيم
? اكسيد نيتروژن )در سيلوها(
? فيوم جوشكاري
? گاز اشك آور
? اسپري رنگ
? متام سديم )در آفت كشها(
براي تشخيص شرح حال واسپيرومتري بسيار مهم اند.
مطالب اساليد:
تشخيص آسم
? شرح حال بسيار مهم است.
? بايد با روشهاي پاراكلينيك تاييد شود.
? تنگي نفس، سرفه، احساس فشردگي سينه، ويزينگ، اختالل خواب
? تشديد مشكالت بيمار در شب يا ابتداي صبح
? FEV6/FVC<79% مطرح كننده انسداد است
? پاسخ سريع به درمان برونكوديالتور: افزايش قطر مجاري هوايي تا %62
? تستهاي تحريكي برونش
اما براى تشخيص شغلى بودن اين آسم بايد قبل و بعد از يك شيفت كارى يك اسپيرومترى انجام دهيم.اگر بعد از رفتن به سركار افت بيشتر از 12? FEV1و بيشتر از 255 ccداشته باشيم،نشان دهنده ى اين است كه آسم شغلى دارد،اما نميتوان قطعى گفت و براى قطعى تشخيص دادن بايد بيمار به آزمايشگاه بيايد و هر ماده اى كه احتمال ميدهيم علت بروز آسم مى باشد استنشاق كند.اگر FEV1بعد از استنشاق افت بيشتر از 12? يا 255 ccنسبت به FEV1قبل از استنشاق داشته باشد نشان دهنده ى آسم تنفسى است. مطالب اساليد:
اثبات شغلي بودن آسم :
? عدم وجود سابقه آسم قبل از ورود به صنعت
? وجود يك عامل ايجاد كننده آسم در محيط كار
? وجود عالئم زماني كه فرد در محل كار حضور دارد
? بهبودي عالئم در تعطيالت آخر هفته يا مرخصي ها
? وجود عالئم به طور منظم در ساعاتي خارج از نوبت كاري
? بهبودي عالئم بعد از تغيير در محيط كار
? ابتالي بعضي از همكاران بيمار به حمالت تنگي نفس درمان و پيگيري
? قدم اول قطع يا كاهش مواجهه
? در آسم آلرژيك تغيير شرايط شغلي الزامي است
? در آسم تحريكي كاهش مواجهه با عوامل محرک
برنامه نظارت و مراقبت پزشكي
? شناسايي كارگر دچار آسم شغلي در مراحل اوليه
? پرسشنامه و اسپيرومتري
? دو سال اول استخدام هر سه ماه يكبار در بعضي مشاغل
? سه سال بعد هر شش ماه يكبار
? بعد از 9 سال، معاينات ساليانه انجام شود.